نگاه اجرایی پارک علم و فناوری دانشگاه تهران در جهت ارتقا سطح تولیدات کشور
حمیدرضا فولادگر، رئیس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی، جهش در تولید را به معنای استفاده بیشتر از ظرفیت های موجود دانسته است. ایشان درباره تعاریف اولیه مورد توافق از جهش تولید به موارد ذیل اشاره کرده است:
سرعت بخشیدن به نرخ رشد تولید، تلاش روز افزون برای مثبت شدن رشد اقتصادی کشور، پیشرفت تدریجی تا پایدار شدن نرخ رشد، افزایش هدفمند کمی و کیفی تولید با توجه به ظرفیتهای خالی واحدهای تولیدی کشور، حرکت جهشی در توسعه کارآفرینی از جمله تعاریف اولیه مورد توافق از جهش تولید است.
به گفته وی اصلاح ساختار تولید ملی، به حداقل رساندن فرآیند صدور مجوزها، توسعه دولت الکترونیک، توسعه کانونهای تولیدی خرد، اشباع بازار داخل و توسعه صادرات کالای ایرانی، تکمیل زنجیره تولید با بهرهمندی از توانایی نخبگان، گسترش صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی و تکیه بر مزیتهای بومی تولید از محورهایی است که باید در راستای جهش در تولید مورد توجه دولت قرار گیرد.
با توجه به شرایط اقتصادی حال حاضر کشور با وجود تحریم ها و نوسانات ارز و همچنین پیدایش بیماری کووید-۱۹ که ضربات جبران ناپذیری به بدنه اقتصادی تمامی کشورهای درگیر وارد کرده است، بیش از پیش نیاز به اقدامات عملی و به دور از شعار احساس میشود. به منظور تحقق شعار سال ۹۹، نیاز است از رویکردهای سنتی برای تولیدات فاصله گرفته و از علم روز در این جهت بهره گرفت. به این منظور، پارک علم و فناوری دانشگاه تهران با هدف ارائه رویکردهای اجرایی جهت کمک به جهش تولید در شرکت های دانش بنیان، تصمیم به برگزاری سلسله رویدادهایی با محوریت تحقق جهش تولید گرفته است.
رویکرد پارک علم و فناوری در این راستا به دو بخش درون شرکتی و برون شرکتی تقسیم میشود. یکی از مباحث درون شرکتی نقش کاهش ضایعات و افزایش راندمان است. اثر نقش ضایعات در تولید را میتوان در سه بخش اصلی برنامه ریزی در تولید، اقتصاد چرخشی و اقتصاد مشارکتی بررسی کرد.
در این گزارش به بررسی اقتصاد چرخشی و اقتصاد مشارکتی می پردازیم.
• اقتصاد چرخشی (circular economy)
از دیگر تلاش های صورت گرفته در راستای کاهش اتلافات، می توان به رویکرد اقتصادی با عناوین ” (circular economy)اقتصاد چرخشی” اشاره کرد. اقتصاد دورانی یا چرخشی که اغلب به آن Circularity نیز گفته میشود، یک نظام اقتصادی است که هدف آن کمینه کردن ضایعات و بیشترین استفاده از منابع است. این رویکرد بازسازی کننده در مقابل رویکرد سنتی اقتصاد خطی قرار میگیرد که در آن مدل تولید به صورت «دریافت مواد اولیه، تولید و دور انداختن» است. در یک نظام چرخشی، مصرف منابع ورودی، ضایعات خروجی و هدررفت انرژی با بستن یا کوچک کردن حلقههای مواد و انرژی کمینه میشود. از طریق طراحی، نگهداری، تعمیر، استفاده مجدد، بازتولید و بازیافت میتوان به صورت بلندمدت به این اهداف دست یافت. مدافعین این ایده ادعا میکنند که چنین دنیای پایداری به معنای حتی اندکی کاهش در سطح کیفیت زندگی مصرفکنندگان نیست و میتوان بدون هزینه اضافی برای تولیدکنندگان (یا کاهش درآمدشان) آن را محقق کرد. بحث آن است که مدلهای کسبوکار با محوریت اقتصاد چرخشی میتوانند به سودآوری مدلهای خطی باشند که امکان استفاده از محصولات و خدمات مشابه را برای ما فراهم میکند.
اقتصاد چرخشی به معنی برگرداندن اتلافات به چرخه تولید و استفاده مجدد از آن هاست که نهایتا منجر به صرفه جویی در مصرف مواد اولیه ی خام و جلوگیری از هدررفت می شود. شماتیکی از این رویکرد در شکل-۱ آورده شده است. بکارگیری این رویکرد نه تنها به حفاظت از محیط زیست کمک می کند بلکه مزایای بسیاری نیز برای بهره وری سازمان به همراه دارد.
• اقتصاد مشارکتی (sharing economy)
رویکرد اقتصادی دوم برای کاهش ضایعات اقتصاد مشارکتی (sharing economy)است. اقتصاد مشارکتی به معنای ارجح شمردن به اشتراک گذاشتن تجهیزات و امکانات نسبت به خریداری آن هاست که به استفاده بهینه از امکانات موجود و صرفه جویی در هزینه ها کمک شایانی می کند. نمونه هایی از کاربرد این رویکرد در شکل-۲ آورده شده است. اقتصاد اشتراکی انواع مختلفی دارد که شامل : خرید جمعی، مصرف مشترک، ارزش های مشترک، تعاونی، خلق مشترک، استفاده مجدد، توزیع مجدد، معاملات کالای استفاده شده، نظیر به نظیر، اقتصاد پرداخت به میزان استفاده (Pay-as-you-use Economy)، تامین مالی خرد (Micro Financing)، رسانه های اجتماعی، تامین مالی مردمی (Crowdfunding)، منبع باز (Open Source)، داده باز (Open Data) و محتوای کاربر ساخته (User Generated Content) که هرکدام جنبه های گوناگونی از اقتصاد مشارکتی است.
اما “اقتصاد شراکتی” مد نظر ما که با دو تعبیر Participatory Economics و نیز Sharing Economy ازآن یاد میشود، “اقتصاد شراکتی” یک الگوی اقتصادی است که دسترسی به جای مالکیت نقطه شروع آن است. اقتصاد اشتراکی بر توزیع مجدد، تقسیم و استفاده مجدد از ظرفیت اضافی در کالاها و خدمات متمرکز است. همزمان با فراگیری فناوری اطلاعات در سطوح جامعه پدیدار شد. رشد شگرف اینترنت و پلتفرمهای تعاملی، افزایش شبکههای اجتماعی، تغییر ذائقه سطوح مختلف جامعه، تغییر سریع نیازها و … بستر را برای شکل یافتن زیر ساختهای اقتصاد اشتراکی به سرعت ایجاد کرد.
حذف واسطهها، دسترسی آسان به اطلاعات، کاهش هزینه تبلیغات و افزایش انفجاری ارتباطات با همه افراد، آغاز گر تحولی شد که به نظر میرسد علی رغم تاثیر بسیار عمیقی که بر مدل زندگی و کسب و کار ما گذاشته است، اما هنوز در آغاز راه خود باشد. وجود موبایل و اینترنتِ همراه بستر را برای توسعه هیجان انگیز این مفهوم ایجاد کرد. Zipcar، BlaBlaCar، Couchsurfing، Airbnb، Uber و پلتفرمهای بسیار دیگری که متولد شده اند و با رشدی غیر قابل تصور، مفاهیم بنیادین اقتصاد، کسب و کارو حتی شیوه زندگی ما را با تغییری نهادین مواجه ساختهاند. چنانچه مجله تایمز در سال ۲۰۱۱ این مفهوم را جز ۱۰ ایدهای خواند که جهان را متحول خواهند کرد. در این میان کاتالیزورهایی به وجود آمده است که بستر مشارکت و تبادلات اجزا و افراد را تسهیل و اقتصادی میکند. به عنوان مثال، تکنولوژی بلاکچین، گویی ظرفی برای نشاندن اقتصاد اشتراکی در سفره مردم خواهد بود. این تکنولوژی که بر پایه تمرکز زدایی یا Decentralization بنا شده است، بزرگترین کمک به تنویر و تسهیل ارتباطات و ایجاد امنیتی فراتر از قوانین امروزین جوامع حتی متمدن و پیشرو خواهد داشت.
از مواردی که در سالهای اخیر ایجاد و توسعه یافته، می توان به ایربی ان بی Airbnb اشاره کرد. پلتفرمی برای کرایه مکانهای اقامتی است با بیش از ۳۰۰۰۰۰۰ مکان فهرست شده در ۳۹۰۰۰ شهر و ۱۹۱ کشور که از اتاق زیر شیروانی دو جوان در سان فرانسیسکو متولد و برای بزرگترین غولهای توریسم و هتلداری، خوابی آشفته شد. پلتفرمهای در حال توسعهای در کشور نیز در حال شکل گیری هستند که بدون شک در آینده نامهای آنها را بیشتر خواهیم شنید و به قسمتی از گردشگری ما تبدیل خواهد شد.
از دیگر استارت آپهای موثر در حوزه اقتصاد اشتراکی میشود به اوبر Uber با بیش از ۱۲۰ میلیون کاربر در سراسر جهان اشاره کرد که در داخل کشور، اسنپ، تپسی و چند تاکسی آنلاین دیگر با مدل کسب و کاری آن در حال شکل دهی به شیوهای راحتتر و به صرفهتر برای حمل و نقل مسافرها بوده است. وجود سایت هایی، چون آمازون، دیوار، ایسام و … و استقبال گسترده از چنین پلتفرم هایی، گرایش عمیق جوامع را به سمت اقتصاد اشتراکی نشان میدهد. افزایش بیسابقه جمعیت، نرخ رشد ساخت و ساز مسکن در جهان، محدودیت انرژی و منابع مورد نیاز بشر و ایجاد ارتباطات گسترده، اقتصاد اشتراکی را نه تنها اقتصادی، که لازم و ضروری کرده است و دیگر ترجیح هزاره نیست، بلکه بخشی از جامعه پسامدرن ماست.
اصول اقتصاد اشتراکی
در دایره اقتصاد اشتراکی، طیف وسیعی از اصطلاحات مختلف استفاده شده است، مانند اقتصاد مشارکتی، خرید جمعی (collective purchasing)، اقتصاد چرخشی (circular economy)، مصرف مشارکتی (collaborative consumption)، اقتصاد گیگ (gig economy) و اقتصاد همتا به همتا (peer-to-peer economy). همه این شرایط زیر چتر گستردهای به نام اقتصاد اشتراکی قراردارند.
به اشتراک گذاردن کالاها و خدمات باعث افزایش دسترسی افراد به مالکیت میشود و در عمل باعث میشود تا دسترسی را راحتتر کند. در واقع پوسته این مدل اقتصادی، میوه همکاری و استفاده مشترک از کالا یا خدماتی که ظرفیت استفاده بهتر از آن وجود دارد را در بر میگیرد. کسب و کارهایی، چون دیوار، ایسام، شیپور، پوتیشا، اسنپ، تپسی، بازار، مامان پز و … همه با تکیه بر ظرفیت فضای مجازی، امکان بازیابی از کالاها، خدمات، همکاریها و … را فراهم آورده اند. مفهومی که با خود مبانی لازم دیگری را به همراه داشته است. همکاری، اعتماد سازی، سرعت تبادلات، استفاده بهینه از کالاهای دست دوم، ایجاد مشاغل جدید، مانند کسب و کار فریلنسری، کمک به تخریب کمتر محیط زیست، ارتقا سطح نسبی اقشار کم درآمد جامعه و در نهایت حرکت به سمت عدالت نسبی و سطوح دسترسی همسانتر برای سطوح گوناگون جامعه.
اقتصاد اشتراکی یکی از بزرگترین روندهای تجاری تاریخ است و شیوه کار مشاغل را تغییر داده است. این مدلها مبتنی بر دستیابی به کالاهای اشتراکی، به جای دستیابی به آنها، باعث ایجاد مدلهای جدید تجاری شده است، اما همچنین باعث ایجاد یک ذهنیت جدید شده است. با قرار دادن اشتراک و دسترسی در مرکز مشاغل، میتوانیم ارزش اقتصادی، مردم و زمین را گسترش دهیم. اقتصاد اشتراکی، مردم و جوامع را به ایجاد، اتصال، همکاری، شکوفایی، تجارت، تعویض، دسترسی و به اشتراک گذاشتن کالاها، خدمات، مهارتها و دانش بین خود وامیدارد.
اثرات اقتصاد اشتراکی
محیط زیستی سالمتر: نگاهی گذرا به کارکردهای اسنپ، بی دود، ایر بی ان بی و … تاثیر مستقیم بر آلودگی را نشان میدهد. هر چقدر میزان استفاده مردم از خدمات و کالاهای اشتراکی مانند بی دود، جاباما، اسنپ و … بیشتر باشد، هزینههای دسترسی کاهش یافته و در ضمن دور ریز و آلودگی در سطوح زندگی کمتر خواهد بود. از طرفی با افزایش دسترسی آسان به کالاهای مشترک که در طول مدتی محدود برای کاربر مورد استفاده قرار خواهد گرفت، جذابیت خرید کالاهای نو کمتر شده و اشتراک از کالاهای با ظرفیت تسهیمی بیشتر خواهد بود. در واقع دو موضوع استفاده چند باره از یک کالا و دسترسی آسان به کالای مورد نیاز، باعث کاهش تقاضا و کاهش دور ریز خواهد بود؛ و هر چه دور ریز انسان کمتر باشد، لطمات کمتری به محیط زیست خواهد زد.
تغییر سبک زندگی: برنامهریزی برای خرید ماشین و خانه، به ویژه در کشورهایی، چون ایران، یکی از اولین اولویتهای هر خانواده به حساب میآید. به ویژه با توجه به منابع محدود، هر چه تعداد افراد بیشتر میشود نیاز به مسکن و ماشین بیشتر به چشم خواهد خورد. حال اگر بستری ایجاد شود که نیاز انسان به ماشین، در همان لحظه و در همان زمان مورد نیاز حل شود، دیگر پول برنامهریزی شده برای ماشین واستهلاکش در جایی دیگر و با اولویتی دیگر هزینه خواهد شد؛ و به خودی خود شیوه برنامه¬ریزی و اولویتها را تغییر خواهد داد.
حرکت به سمت عدالت اقتصادی: اگر چه این حرکت، رسیدن به آرمانشهر ایده آلیستی نیست، اما حرکتی است در راستای تسهیل استفاده اقشار بیشتری از جوامع به امکانات و فرصتهای نسبتا برابر بر اساس دیتاهای توزیع شده. با ایجاد دسترسی آسان برای به اشتراک گذاری خدمات و کالاها، درصد بیشتری از مردم توان استفاده از کالاها و خدمات گران را خواهند داشت.
بهبود بهرهوری: با افزایش کاربران اینترنت و ایجاد ارتباطات شبکههای اجتماعی، افراد توان بیشتری در خدمت گزاردن کالا و خدمات به دیگران و نیز در خدمت گرفتن کالا و خدمات دیگران خواهند داشت. محصولات داخل کمد، انباری، دانش انباشته سازمانها، همه و همه با سهیم کردن دیگران، چرخه استفاده را کوتاهتر و در عین حال پویاتر خواهند نمود؛ و در نهایت، بهره وری برای یک کالا با به چرخه درآمدن آن برای مردم بیشتر خواهد شد.
کاهش قیمتها: قانون عرضه و تقاضا، اینجا کاملا صادق است. هرچه عرضه یک محصول یا خدمات بیشتر از تقاضای آن باشد، قیمت هم پایین تر است. چرخیدن یک کالا در دست چندین کاربر، در عمل به معنای تولید بیشتر آن در اقتصاد سنتی است. در واقع هر کالا یا خدمت با تعداد گردش بیشتر، عرضه بیشتری را رقم خواهند زد. از طرفی، بسیاری از این کالا توان رقابت با محصولات نو و دست اول را دارند و به عنوان کالای جانشین، قسمتی از بازار دست اول را به خود اختصاص خواهد داد.
همچنین امروزه اتخاذ رویکردهای جدید در بحث ضایعات تولید کنندگان را ملزم می کند تا مسئولیت تولیدات خود را تمام و کمال بپذیرند. در در این راستا گفته می شود که وظیفه ی بازیافت محصولات پس از مصرف مشتری، به عهده تولید کنندگان بوده و این مسئولیت باید از عهده نهادهای دولتی خارج شود. این رویکرد تحت عنوان extended producer responsibility (EPR) شناخته می شود.
بطور کلی می توان گفت به منظور تحقق هدف کاهش ضایعات در سازمان ها، همواره مفهوم enterprise assets management باید سرلوحه قرار گیرد. این مفهوم که به امر مدیریت طول عمر دارایی ها و تجهیزات فیزیکی به منظور به حداکثر رساندن طول عمر آن ها، کاهش هزینه ها، افزایش کیفیت و بازدهی، سلامت دارایی ها و امنیت محیطی اشاره دارد، درواقع تمامی موارد بالا را تحت پوشش خود قرار می دهد.